Friday, August 04, 2017

ننه بزرگ

وقتی ننه بزرگم مرد مردا زیر تابوت رو گرفتن و بردنش مقبره. اینجا خانم ها رو راه نمی دن به قبرستون. یعنی اهل تسنن اینطورن. می گن وقتی زن بره قبرستون مرده ها تنشونو لخت می بینن و این حرام است. آخه مرده ها که اون دنیا مشغول حساب کتابن یعنی هنوز شهوتشون مونده تو این دنیا که زن بره قبرستون تنشو لخت می بینن؟ وقتی خاکش کردن برادرم یه تیکه از روسریشو که تو بیمارستان باهاشون بود زیر خاک نشانه کردن و دم پارچه رو بیرون گذاشتند. اینجا نمی گذارند رو قبر سنگ بگذارند. می گن سنگ باعث می شه از اول تا آخر دنیا ذره ذره های سنگ به جونش اتیش می شه و داغ می شه. خب اگه اون مرده جهنمی باشه چی؟من که جواب سوالهام رو هیچوقت نگرفتم. حتی هیچ منبع موثقی هم نشونم ندادند. دیشب خواب دیدم مردها زیر تابوتم رو گرفتن و می برند و از تو تابوتم هیشکی حرفمو نمی شنید. می گفتم من نمردم من فقط جام عوض شده. زن ها پشت میله مقبره ایستاده بودن و خاک شدنم رو تماشا می کردند. هیشکی گریه نمی کرد. همه متعجب و حیرت زده بودند. حالا اکر قرار بمیرم لطفا برام سنگ قبر بگذارید. من هیچوقت قبر ننه بزرگم رو ندیدم و پیداش نمی کنم و نمی تونم برم چون اون تیکه پارچه اونقدر افتاب زده که دیگه نشانی ازش تو اون قبرستون ندارم. بگذارید حداقل تو قبرستان یه اسم و رسمی ازم بمونه. اصلش که دلم می خواد توی وطنم خاکم کنن که بتونن سنگ بگذارند ولی اگه اینجا مردم یه قبر بیگانه ام. یه قبر گم شده ام. بین مرده های غریبه چی بگم؟ جایی که نمی تونی رو قبر خودت سنگ بزاری. جایی که زنتو مادرتو خواهرتو بهش راه نمی دند. چه قبر غریبی.
https://t.me/nellynevesht

No comments:

Post a Comment